راز جسد مرد چای خور در وردیج تهران چیست ؟ / بازداشت 3 مرد
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۶۷۱۹۳
به گزارش رکنا ، بهدنبال کشف جسد مردی در درهای حوالی روستای وردیج، تحقیقات برای کشف راز مرگ او با دستگیری 3مظنون همراه شد.
ساعت12:30 دوازدهم آبان ماه، کشاورزی که برای سر زدن به زمینهای کشاورزیاش به اطراف روستای وردیج در اطراف تهران رفته بود ناگهان چشمش به پیکر بیجان مردی افتاد.
پیکر این مرد در درهای افتاده بود که درست کنار زمین کشاورزی وی و در حوالی قهوهخانهای بود که در آنجا قرار داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صورت این مرد کاملا متلاشی شده و نشان میداد چند ساعتی از مرگش میگذرد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که او مردی 84ساله و از اهالی روستاست. همه او را میشناختند و میگفتند پاتوقش در قهوهخانه روستا بوده است؛ همان قهوهخانهای که درست در نزدیکی محل کشف جسد قرار داشت. علت مرگ او مشخص نبود اما بهنظر میرسید دقایقی پس از پرت شدن به دره زنده بوده و پس از آن فوت شده است. کشف جسد مرد تهرانی در دره های وردیج
در این شرایط ماجرای این حادثه مرگبار به قاضی ساسان غلامی، کشیک پایتخت اطلاع داده شد که او دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد تا مشخص شود دلیل مرگ این مرد چه بوده است. از سوی دیگر، مأموران به تحقیقات خود در محل ادامه دادند ودریافتند که متوفی یک روز قبلتر به قهوهخانه رفته و پس از آن ناپدید شده است.
کارکنان قهوهخانه میگفتند که او اغلب برای صرف چای یا غذا به قهوهخانه میآمد و آن روز هم به همین دلیل راهی آنجا شده بود. به گفته کارکنان، او پس از نوشیدن چای، قهوهخانه را برای رفتن به خانه فرزندانش ترک کرده است و پس از آن دیگر کسی او را ندیده بود. فرزندان متوفی نیز هرکدامشان تصور میکردند که پدرشان در خانه دیگریبوده است.
با انجام تحقیقات میدانی، بازپرس جنایی تهران دستور بازداشت 3نفر را بهعنوان مظنون در این پرونده صادر کرد تا با انجام تحقیقات از آنها اسرار مرگ قربانی برملا شود.
از سوی دیگر بازپرس جنایی دستور تحقیقات بیشتر از اهالی روستا و بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف محل کشف جسد را صادر کرد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: رکنا جسد پلیس حادثه قاضی پزشکی چای غذا جنایی اخبار حوادث چای تهران بازداشت مرد جسد مرد وردیج اخبار تهران سهام عدالت قیمت خودرو کرونا عکس انتخابات آمریکا ترامپ انتخابات کرونا دونالد ترامپ قتل فیلم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا جو بایدن قهوه خانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۶۷۱۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل زن مورد علاقه جلوی چشمان مردم در شمال تهران
به گزارش تابناک، 26 فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما 19 ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
5 ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر 10 پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که 19 ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: حادثه 24